توی یه خیابون تصادف شده بود،بعد این راننده هاش خیلی بافرهنگ
هرکدوم تکیه داده بودن به ماشینشون منتظر پلیس بودن!
من رفتم جلو از یکیشون پرسیدم: چیجوووری شد تصادف کردین؟؟؟
یارو گفت: من چه میدونم! از این شاسکولِ بی عرضه بپرس!
اون یکی گفت: با منی عـــن چهره!!؟؟ تو برو الاغ سواریتو بکن!
این یکی شاکی رفت یقه شو گرفت گفت:
به من گفتی عن؟؟ بدبختِ کچل!
اون یکی گفت: یقه رو ول کن گوووزووو!
میزنم با آسفالت یکی بشی ها!!!
بعدم یکی ذاااارت خوابوند تو گوشش.....
خلاصه که هیچـــــــــــی ،
با یه سوال ساده ریده شد به هرچی فرهنگ و ادب آریایی بود :| :)))
،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،
گاهی کسی ما را لایک میکند و ما نمی فهمیم و گاهی کسی ما را لایک میکند و ما نمی فهمیم
.
.
.
.
.
.
کلا یه مشت آدم بیکار اومدیم 4 جوک همدیگرو لایک میکنیم خودمون هم نمی فهمیم!!!
<<<<<<<<<>>>>>>>>>>>>>>
ولین دیالوگ قشنگ کلاه قرمزی 93:
آقای مجری: بعضی ها هم هستند موقع خونه تکونی بهانه تراشی می کنند که کار نکنند...
فامیل دور: آقا من تازه زمین رو تمیز کردم هر کی می خواد بهانه تراشی کنه حواسش باشه آشغال بهانه هاش رو روی زمین نریزه :-«»