نمی دانم چراتنم میلرزد وقتی صحبت ازتومیشود،نه ازترس حضورت نیست
ازآرزوی به تورسیدن است ازشایدهاوبایدها و ازاینکه نمیدانم داشتنت رو
عاشقانه اشک بریزم یادوریت را...
نمی دانم چراتنم میلرزد وقتی صحبت ازتومیشود،نه ازترس حضورت نیست
ازآرزوی به تورسیدن است ازشایدهاوبایدها و ازاینکه نمیدانم داشتنت رو
عاشقانه اشک بریزم یادوریت را...
تعداد صفحات : 14